to rule out

to ɹul a͡ʊt


فارسی

1 عمومی:: بی‌ربط‌ دانستن‌، خارج‌كردن‌، رد كردن‌، غیر قابل‌ دانستن‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code